اعتماد به نفس برای کودک مثل سپری است در برابر چالش های زندگی. کودکان که نگاه مثبت به خود دارند راحت تر می توانند از پس ناسازگاری ها و تضادها برآیند و در مقابل فشارهای منفی مقاومت کنند. آنان به راحتی لبخند می زنند، از زندگی لذت می برند و واقع گرا و به طور کلی خوش بین هستند. برخلاف آنان، برای کودکانی که اعتماد به نفس پائینی دارند، چالش های زندگی تبدیل به منبعی برای اضطراب ها و تشویش ها می شود. کودکانی که درباره خود بد فکر می کنند به سختی می توانند راه حلی برای مشکلاتشان بیابند. اگر آنها دچار افکار خود انتقادی شده و جملاتی چون «من خوب نیستم»، «من هیچ کاری را درست نمی توانم انجام دهم» را تکرار کنند، منفعل، انزواطلب و افسرده می شوند و هنگام روبه رو شدن با یک چالش جدید، پاسخ و عکس العمل سریعی که نشان می دهند این است: «نمی توانم.»
برای مشاهده به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
● نشانه های اعتماد به نفس سالم و ناسالم
اعتماد به نفس با رشد کودک نوسان پیدا می کند. این حس به طور مرتب تغییر می کند و دوباره تنظیم می شود چرا که متأثر از تجربیات و ادراکات جدید اوست. این مسئله به والدین کمک می کند تا از سلامت یا ناسالم بودن اعتماد به نفس کودک آگاه شوند.
کودکی که اعتماد به نفس پائینی دارد، معمولاً تمایلی به انجام کارهای جدید ندارد. او به طور مرتب با دید منفی درباره خودش صحبت می کند وجملاتی چون «من کودن هستم»، «هیچ وقت یاد نمی گیرم کاری را درست انجام دهم» و یا «چه اهمیتی دارد هیچکس توجهی به من نمی کند.» به کار می برد. این گروه از کودکان معمولاً در برابر فشارها و اضطراب ها صبوری کمتری از خود نشان می دهند. آنها به شدت خود را نقد کرده و در مورد خود ناامید هستند. این کودکان اگر در موفقیت شان وقفه ای ایجاد شود آن را دائمی و غیرقابل تحمل می پندارند و معمولاً یک نوع احساس بدبینی بر آنها غالب است.
کودک با اعتماد به نفس بالا از ارتباط و تعامل با دیگران لذت می برد. او در محیط اجتماع راحت است و همانطوری که از سرگرمی و بازی های فردی لذت می برد، فعالیت های گروهی نیز برایش لذت بخش است. وقتی مشکلی ایجاد می شود به دنبال راه حل می گردد و به جای این که خود یا دیگران را تحقیر کند، نارضایتی خود را از این وضع بیان می کند. برای مثال به جای این که بگوید: «من یک احمق هستم» می گوید: «من این مسئله را متوجه نمی شوم.» او توانایی ها و ضعف هایش را می شناسد و آنها را قبول کرده است. در واقع یک نوع خوش بینی بر او حاکم است.
● کمک والدین به رشد اعتماد به نفس
آنچه را که می بینید بگویید ـ کودکان در برابر کلماتی که والدین شان به کار می برند بسیار حساس هستند. فراموش نکنید فرزندتان را فقط به خاطر انجام دادن فعالیت اش تحسین نکنید، بلکه سعی و تلاش او را نیز مدنظر قرار دهید. صادق باشید؛ برای مثال اگر کودکتان در مسابقه تیم اش بازنده شد به او نگویید «خب، دفعه بعد اگر سخت تر تلاش کنی حتماً برنده خواهی شد.» به جای آن بگویید: «تو بازی را نبردی اما من به سعی و تلاشی که انجام دادی افتخار می کنم.» به جای پاداش دادن به نتیجه کار به سعی و تلاش صورت گرفته پاداش بدهید.
الگوی مثبتی باشید ـ اگر شما با خود با بی رحمی رفتار کرده و درباره توانایی های خود بدبین و غیرواقع گرا هستید، کودک شما کم کم آینه شما خواهد شد، اعتماد به نفس خود را پرورش دهید تا کودکتان سرمشق خوبی داشته باشد.
باورهای غلط کودکان را شناخته و به آن جهت دهید ـ مسئله مهمی است که والدین، باورهای غیرمنطقی و غیرعقلانی چون کمال، خوبی، جذابیت، توانایی یا هر چیز دیگر کودک خود را بشناسند. به کودکان خود کمک کنید معیارهای درستی داشته و در ارزیابی خود واقع گرا باشند تا به خود ادراکی بهتری دست یابند. ادراک غلط از خود می تواند ریشه دوانده و به واقعیتی برای کودک تبدیل شود. به عنوان مثال کودکی که در مدرسه شاگرد خوبی است اما در درس ریاضی مشکل دارد شاید با خود بگوید «من نمی توانم مسائل ریاضی را حل کنم. من دانش آ موز خوبی نیستم.» این مسئله نه تنها تعمیم دادن و کلی گویی غلط و اشتباهی است، بلکه سرآغاز اشتباهات دیگر کودک نیز می شود. فرزند خود را تشویق کنید تا نگاه درستی به موقعیت خودش داشته باشد. کمک شما می تواند به این صورت باشد: «تو یک دانش آ موز خوب هستی. ریاضی یک درس است و تو باید زمان بیشتری را به آن اختصاص دهی. با همدیگر تمرین می کنیم.»
با کودکتان مهربان و پرمحبت باشید ـ محبت شما راه طولانی ای را باید طی کند تا اعتماد به نفس فرزندتان بالا برود. او را در آغوش بگیرید و به او بگویید که به وجودش افتخار می کنید. برای او یادداشتی بگذارید، برای مثال: «تو فوق العاده هستی!» به فرزندتان صادقانه هدیه بدهید اما در این کار زیاده روی نکنید.
واکنش مثبت و صحیح از خود نشان دهید ـ بیان جمله ای مانند: «وقتی عصبانی هستی مثل دیوانه ها می شوی!» بر کودک تأثیر می گذارید و او احساس می کند توانایی کنترل رفتار و عصبانیتش را ندارد. بهتر است بگویید: «تو واقعاً از دست برادرت عصبانی بودی اما من تشکر می کنم که سر او داد نکشیدی و یا او را کتک نزدی!» این تشکر و قدردانی از انتخاب درست کودک موجب می شود او تشویق شود و دفعه بعد راه صحیح تر را انتخاب کند.
محیط امنی در خانه ایجاد کنید ـ کودکی که در خانه احساس امنیت نکند و مورد بدرفتاری واقع شود، دچار کمی اعتماد به نفس می شود، کودکی که شاهد دعوا و مشاجره والدین است، افسرده و گوشه گیر می شود. همیشه به یاد داشته باشید که به کودکتان احترام بگذارید.
خانه را به پناهگاه امنی برای خانواده تبدیل کنید ـ به مشکلات کودک خود مانند مشکلات مدرسه، درگیری با همسالان و مسائل بالقوه دیگر که می تواند بر اعتماد به نفس کودک شما تأثیر گذارد توجه کنید و آنها را با حساسیت و ظرافت اما به سرعت حل نمایید.
به کودکان کمک کنید تا در تجربیات سازنده شرکت کنند ـ فعالیت هایی که همکاری و نه رقابت را تشویق می کند در کمک به پرورش اعتماد به نفس نقش مؤثری دارد. مثلاً از کودکان بزرگتر بخواهید تا به کودکان کوچکتر کتابخوانی را یاد بدهند. این کار برای هر دوی آنها جالب خواهد بود.
از حرفه ای ها کمک بخواهید ـ اگر شما احساس می کنید فرزندتان اعتماد به نفس پائینی دارد، می توانید از متخصصان کمک بگیرید. آنها می توانند علت ناخشنود بودن کودکتان را کشف کنند و دید او را نسبت به دنیا و زندگی تغییر دهند. این مسئله به کودک کمک می کند تا بیشتر واقع گرا باشد و خود را به درستی قبول کند. با کمک های کوچک می شود اعتماد به نفس کودک را افزایش داد تا احساس شادی بیشتری کند.
مرکز آموزشی نیایش قوچان
www.niayesh581.blog.ir