به نظر میرسد امروزه حریم روابط خصوصى بین افراد شکسته شده و در شبکه هاى اینترنتى، رسانه ها، مجله ها و فیلم ها بى پروا پیام هایى در باره مسائل جنسى مطرح مى شود که تقدس آن را زیر سؤال مى برد؛ اطلاعاتى که به صورت مستقیم و غیر مستقیم و گاه زیانبار سلامت جنسیتى کودکان و نوجوانان را مخدوش کرده و آنها را از ایفاى نقش جنسى خود در آینده باز مى دارند. از این روى والدین باید در جست و جوى راهى باشند تا بتوانند در برابر این تحریکات و آسیب هاى جسمى و روانى، حصار نفوذ ناپذیرى در اطراف فرزندان خود بسازند تا رشد جسمى، روانى و عاطفى آنها، سیر طبیعى خود را طى کند.


برای مشاهده به ادامه مطلب مراجعه نمایید....

از آنجا که خانواده نمى تواند در مقابل بمباران اطلاعاتى بایستد، تنها راه مکالمه دوستانه و با صداقت با فرزندان در اینگونه امور است. چرا که دکتر فاطمه قاسم زاده - روانشناس کودک - خانواده را اولین و مهم ترین منبع اطلاع رسانى به فرزندان در زمینه ویژ گیها و رفتار هاى جنسى مى داند و معتقد است والدین مى توانند از طریق مستقیم و غیر مستقیم، تصویر درست، مشخص و شفافى از این رفتار و روابط را به فرزندان خود ارائه دهند. وى اشاره مى کند که با این روش از آثار زیانبار اطلاعات نادرست جلوگیرى و باعث مى شود کودک در فضایى امن به تجربه هاى صحیح و ارزشمند دست یافته و مهار جسم، روح و زندگى خود را به دست گیرد.

ولى اینکه شروع این مکالمه و ارتباط با فرزندان، از چه سنى مناسب است و چگونه باید باشد تا در عین حال هم تقدس این رفتار و ویژگى ها حفظ شود و از طرفى نیز، آثار مخرب هرگونه روشهاى ترساندن، رفتار سرکوبگرانه و یا سهل گیرانه والدین در این زمینه چه مى تواند باشد، زمینه اى است تا با دکتر قاسم زاده به مصاحبه بنشینیم. آنچه در پى مى آید راهکارهاى عملى براى گفت وگو در اینگونه زمینه ها درخانواده  است. مصاحبه مارا با وى بخوانید.

 

* خانم دکتـــــر! در ابتدا بفرمایید چرا لازم است کـــــودکان نسبت به ویــــژگیها و رفتــــارهاى جنسى آشنایــــى داشته باشند؟

مسائل جنسیتى، ویژگیها، رفتارها و تمایلات جنسى، از جمله مسائلى اند که در سراسر عمر افراد، نقش مهمى ایفا مى کنند. بنابراین اطلاع درست از مسائل جنسیتى، مى تواند به سلامت جنسى کودکان از همان ابتدا کمک کند. اینکه به تمایلات جنسى خود آگاه باشند و بتوانند بااحساسات درستى با آنها کنار بیایند، زمینه ساز این است که از سلامت روان بالایى برخوردار باشند. دیگر آنکه آشنایى با این گونه رفتار به کودکان کمک مى کند تابهتر بتوانند نقشهاى جنسیتى خود را در آینده ایفا کنند. اینکه کودکان ما باید نسبت به هویت جنسى و ویژگى هاى آن از همان آغاز کودکى آگاه شوند، در به دست آوردن و کسب هویت جنسى خود مؤثر باشند و مهمتر آنکه از این هویت، احساس رضایت کنند. بسیارى از مشکلاتى که در دوره بزرگسالى در کسب هویت جنسى در افراد به وجود مى آید و در مواردى از آن ناراضى هستند و تولید مسائل و مشکلاتى در زندگى مى کند، همگى ناشى از عدم آشنایى از دوران کودکى نسبت به ویژگیها و رفتارهاى جنسیتى است. دیگر آنکه بچه ها با آشنایى و درک اینگونه مسائل مى توانند خود را از آسیب هایى که ممکن است برایشان پیش آید و آنها را مورد تعرض قرار دهد، حفظ کنند. لذا برنامه ریزى درست جهت اطلاع رسانى در این زمینه، از اهمیت زیادى برخوردار است و از آنجا که خانواده مى تواند مهم ترین عامل براى آموزش در این مورد باشد، باید به گونه اى رفتار کند تا از پاسخ به کنجکاویهاى کودکان در این زمینه به خوبى برآید و بدین وسیله رشد و سلامت جنسى فرزندان را تضمین کند.

 

* همانطور که مى دانید بهترین و مهم ترین منبع براى کسب اطلاع  از اینگونه رفتارها، خانواده است. بنابراین پاسخهاى والدین به کنجکاویهاى فرزندان چگونه باید باشد؟ به عبارتى مهمترین مطالبى که هر خانواده در مواجهه با سؤالات فرزندانشان در این زمینه، باید بداند چیست؟

 

اولین و مهمترین منبعى که بچه ها، چه بطور مستقیم و چه بطور غیر مستقیم از آن اطلاعات کسب مى کنند، خانواده است. خانواده نقش بسیار زیادى دارد و حالا اینکه این منبع بتواند اطلاعات را به خوبى و به درستى به فرزندانش منتقل کند، در قدم اول باید از مراحل رشد آگاه باشد. بدین معنا که حداقل آگاهى از مسائل جنسیتى و نیازهاى کودکان در هر مرحله از رشد را بداند. چرا که هر دوره، یکسرى نیازهاى مخصوص به خود را دارد، لذا سؤالات و کنجکاویهاى کودکان نیز در هر مرحله از رشد متفاوت است. والدین باید در ابتدا از مراحل رشد هر کودک آگاه باشند، سپس با آشنایى به نیازهاى هر دوره خود را آماده پاسخگویى به سؤالات کنند. قدم بعدى در این زمینه، نحوه ارتباط گیرى والدین با فرزندان است. والدینى که خیلى خشک وجدى با این مسائل برخورد مى کنند و یا برعکس هر سؤالى در این زمینه را به مسخره و خنده مى گیرند، منبع خوبى براى اینکه بچه ها بخواهند با آرامش کسب اطلاعات کنند، نیستند.

نحوه برقرارى ارتباط با فرزندان خیلى مهم است. هر چقدر با محبت و صمیمانه تر در این موارد، با آنها برخورد شود، آنان نیز احساس امنیت بیشترى براى طرح کنجکاویها وسؤالات خود مى کنند. زیرا وقتى سؤالى از جانب کودکى مطرح مى شود، حتماً کنجکاوى او نسبت به مسأله اى برانگیخته شده و نیاز به پاسخ دارد. لذا باید با ارتباط گرم و صمیمانه اى به آنها پاسخ داد. هیچ لزومى ندارد به او دروغ بگوییم و یا با پاسخى او را از سؤالش دور کنیم. ولى لزومى هم ندارد که همه اطلاعات را یکجا به او بدهیم. پاسخها باید دقیق، صادقانه، کوتاه و ساده باشند. مى توان تا حدى اطلاع بدهیم و مقدارى از آن را به موقعیت دیگرى موکول کنیم. والدین باید مهارت ها و توانمندى هاى خود را در پاسخ دهى به کنجکاوى ها و سؤالات فرزندان را در این زمینه افزایش دهند، چه از نظر محتوا و چه از نظر نحوه پاسخ دادن. باید والدین به نوعى به بچه هایشان نشان دهند که همیشه آماده پاسخ دادن به سؤال هایشان هستند. حفظ آرامش و خونسردى نیز هنگام پاسخ به این نیازها، مى تواند بسیار مؤثر باشد.

 

* بهتــــرین زمان براى آغاز گفتــــگو در این زمینه، چه سنـــى است؟

رشد جنسى مثل بقیه جنبه هاى دیگر رشد، از یک زمانى شروع مى شود و ادامه دارد. در هر مرحله بنا به اقتضاى آن دوره، باید بهترین راهکار را به کار برد. چرا که کودکان به محض تولد این پیام ها را دریافت مى کنند و از همان ابتداى کودکى است که بچه شروع به دریافت پیام هاى جنسى از اطرافش مى کند که بنا به هر مرحله، این پیامها مى تواند متفاوت باشد. لذا شناخت مراحل رشد و آگاهى هاى کودکان نسبت به مسائل جنسى در هر دوره، براى صحبت و ارتباط گیرى با آنها ضرورى است. معمولاً سه دوره را براى رشد بچه ها تقسیم بندى مى کنند که در رشد جنسى هم همین سه دوره مطرح مى شود.

 

۱- یکى دوره خردسالى است که بچه هاى زیر ۶ سال را شامل مى شود. در این سنین، بچه ها یک شناخت کلى از جنسیت پیدا مى کنند. در شکل ظاهرى لباس، مو و ... سپس در ۴ یا ۵ سالگى پى به تفاوت بین دختر و پسر بودن از نظر اندام هاى جنسى مى برند و این کنجکاوى در آنها شکل مى گیرد.

 

۲- مرحله دوم، مرحله کودکى از ۶ تا ۱۲ سالگى است که در واقع هویت جنسى در بچه ها شکل مى گیرد. یعنى کاملاً به جنسیت خودشان و نقش هایى که تا حدى در رابطه با جنسیت خودشان دارند، آگاه مى شوند. مسائل مربوط به تولید مثل را به صورت کلى مى دانند و تا حدى مى توان مواردى چون بهداشت جنسى را با آنها مطرح کرد که در دختران سال هاى آخر این سنین، تقریباً مصادف با بلوغ آنها مى شود.

 

۳- مرحله سوم، از ۱۲ تا ۱۸ سالگى است که دوره نوجوانى است و بلوغ هم با تفاوت هایى در این سنین صورت مى گیرد. در این سنین، بچه ها احتیاج به اطلاعات بیشترى دارند. آشنایى با بلوغ، بهداشت بلوغ، تحولات آن از نظر عاطفى، جسمى، ذهنى و نیز آگاهى از بیمارى هایى که در رابطه با این دوره وجود دارد، ضرورت مى یابد؛ مثل ایدز. در واقع در این مرحله با روند تولید مثل و ضرورت هاى آن آشنایى پیدا کرده اند.

 

بنابراین در هر سنى، بنا به تناسب آن سن و نیازهاى آن، باید اطلاعات جنسى خاصى به بچه ها بدهیم. یکى از نکاتى که در دادن اطلاعات جنسى تأکید مى شود، مسائل متناسب با سن است. نباید خیلى پیش رس یا خیلى دیر باشند. یعنى نه خیلى زود که آنها را وارد فضاى دیگر کنیم و نه خیلى دیر که دیگر زمانى فرا رسیده باشد که احتیاجى به این اطلاعات نداشته باشند. در حد سن و متناسب با نیازها در زمان مناسب. به عبارتى اگر زمان، سن و نیازهاى مربوط به هر دوره سنى را درک نکرده و اطلاعاتى به بچه ها بدهیم که نه تنها کافى نیست، بلکه زیانبار هم باشد، ممکن است در زمانى زودرس، توجه آنها را به مسائلى جلب کنیم که از نظر روحى و روانى صدمه بخورند و یا خیلى دیر اطلاعاتى دهیم که دیگر کارآمد نباشند. لذا هرگونه تأخیر و تعجیل در ارائه اطلاعات مى تواند اثرات زیانبارى به همراه داشته باشد.

 

* چنانچه بچه اى در خانواده در مورد ویژگیها و رفتارهاى جنسى سؤالى نپرسد، آیا این موقعیت بدان معناست که براى این بچه هیچ زمینه اى یا سؤالى پیش نیامده که کنجکاوى او را برانگیزد و نشانه غیرعادى بودن اوست؟

خیر، اصلاً اینطور نیست. ممکن است اطلاع داشته باشند، ولى چون ارتباط نزدیک و خوبى با پدر و مادر خود حس نمى کنند، سؤالات و کنجکاوى هاى خود را مطرح نمى کنند. اغلب کودکان در دوره دبستان براى پرسیدن سؤال هایشان در این زمینه خجالت مى کشند، هر چند که ممکن است خود آنها اطلاعاتى هم داشته باشند و یا در سن نوجوانى دیگر خانواده، اهمیت زیاد خود را به عنوان مهمترین منبع اطلاع رسانى از دست مى دهد. بیشتر نوجوانان در این سنین، از همسالان خود یا از رسانه هاى رسمى و غیررسمى اطلاعاتى کسب مى کنند. به خاطر همین است که همسالان در دوره بلوغ در شکل دهى اطلاعات بچه ها در این زمینه، خیلى مؤثرند. در دوره خردسالى و کودکى است که منبع اطلاع خانواده است. از طرفى هم ممکن است بچه اى، قبلاً سؤالى مطرح کرده و حس کرده است که پدر و مادر خود خیلى مایل به جواب نیستند و یا نمى توانند جواب بدهند، لذا دیگر از طرح سؤالى در این موارد صرفنظر مى کند.

 

* وظیفه والـــــدین در این حالت چه مـــى تواند باشد؟

در این وضعیت، پدر یا مادر باید زمینه اى را فراهم کند و در صورت نیاز، سؤالى بپرسد. بدین معنا که در یک موقعیت هاى مناسب، مثل زمانى که شخصى وضع حمل کرده، همسایه اى که ازدواج مى کند و یا برنامه اى در تلویزیون یا ماهواره پخش مى شود، شروع به مکالمه کرده و سؤالاتى را بنا به زمان، سن و نیاز فرزندانشان مطرح کنند. در واقع پدر و مادر نباید به صرف اینکه فرزندشان سؤالى نمى پرسد و در مورد مسأله اى کنجکاوى نمى کند، او را به حال خودش بگذارند و از اینکه او وارد اینگونه مباحث نمى شود، احساس آرامش کنند. والدین هر چقدر ارتباط نزدیک و صمیمانه اى با فرزندان خود مطرح کنند، فرزندان نیز محیط خانه را محیطى امن براى سؤالات خود مى یابند.

منبع : دکتـــر فاطمه قاسم زاده

کودک سرا دات کام