یکی از عوامل و موثر بر تحولات اساسی در تعلیم و تربیت در قرن حاضر، تاثیر اندیشه های متفکران و مربیان بزرگ و فرآیندهای تربیتی می باشد. اندیشمندان مسلمان در پرتو تعالیم انسان ساز اسلام به موضوع انسان و کمال و سعادت او و راههای وصول به کمال، بسیار پرداخته اند و نظامهایی فکری را برای پاسخگویی به سوالات مربوط به انسان و تربیت او بنا گذارده اند. از دانشمندان معاصری که یادش همواره جاودانه است. شهید آیت الله مرتضی مطهری است. ضعف پژوهش در حوزه تعلیم و تربیت بویژه در قلمرو ((تربیت اخلاقی))، بی توجهی به اهداف اساسی و بنیادی اختلاق و نقش قابل توجه تربیت اخلاقی در ساماندهی و بهبود وضعیت خشک و بی روح حاکم بر جهان ماشینی امروز، همگی لزوم پرداختن به این تحقیق و مقایسه دیدگاههای مکاتب اسلام بر جهان ماشینی امروزه، همگی لزوم پرداختن به این تحقیق و مقایسه دیگاههای مکاتب اسلام و غرب را ضروری می می نماید. همچنین بحران معنوی و اخلاقی حاکم بر جوامع بشری به خصوص در کشورهای پیشرفته و صنعتی غرب از یک طرف و مشخص نبودن مرزهای تعلیم و تربیت و تربیت اخلاقی و نظامهای تربیت و جوامع اسلامی از طرف دیگر، بحث و بررسی پیرامون اهداف، معیارها و شیوه های تربیت اخلاقی از منظر شهید مطهری در این تحقیق مشخص تر می سازد.
برای مشاهده به ادامه مطلب... مراجعه نمایید.
مقدمه
علم اخلاق از عوامل مهم بهرهمندی انسان از خوشبختی این سرا و آن سرا و رسیدن به مطلوب نهایی و حقیقی خود یعنی تقرب به خدا و مقام خلیفة اللّهی است، اما مهم این است که علم اخلاق خود دارای اصول و مبادی است و پیش از هر چیز باید با این اصول و مبادی (که فلسفه اخلاق را تشکیل میدهد) آشنا شد. بدون آگاهی از مسایل فلسفه اخلاق، نمیتوان از اصول و مبانی اخلاقی اسلام در برابر سایر نظامهای اخلاقی دفاع موجه و معقولی ارائه داد و برتری آن را اثبات کرد..
در میان مسائل فلسفه اخلاق، آنچه که اساسیتر و مهمتر از همه به نظر میرسد، «ماهیت گزارههای اخلاقی» است؛ یعنی اینکه آیا گزارههای اخلاقی از سنخ قضایای واقعی و خارجی است و یا از نوع قضایای اعتباری است؟ و اگر اعتباری است، آیا از امور اعتباری محض است که صرفاً بستگی به اعتبار معتبِر دارد، یا آنکه از اعتباراتی است که ریشه تکوینی و منشأ انتزاع واقعی دارد؟ خلاصه آنکه گزارههای اخلاقی از سنخ گزارههایِ اخباری است یا انشایی؟
این مسئله در فلسفه اخلاق جنبه کانونی و محوری دارد؛ به گونهای که مسائل دیگر از قبیل اطلاق یا نسبیت، معیار ارزش اخلاقی، معقول و منطقی بودن گزارههای اخلاقی و ... بستگی به نوع نظریهای دارد که در این مسئله اتخاذ میشود. از این رو در مقاله حاضر سعی شده است که این مسئله مهم و اساسی از دیدگاه استاد شهیدمطهری مورد بررسی قرار گیرد.
قبل از ورود به اصل بحث لازم است به طور خلاصه ویژگیهای حکمت عملی را (که اخلاق، جزئی از آن است)، از دیدگاه استاد شهید بیان کنیم:«حکمت عملی عبارتست از علم به تکالیف و وظایف انسان که مسائل آن از نوع جملههای انشایی و مربوط به افعال اختیاری انسان است؛
و فقط از بایدهای نوعی، کلی و مطلق بحث میکندو نه بایدهای فردی و نسبی.»[1]
موضوع گزارههای اخلاقی: هر فعل اختیاریِ انسان میتواند موضوع گزارههای اخلاقی قرارگیرد؛ خواه آن فعل ارزش محسوب شود مثل عدالت، و یا ضد ارزش باشد مثل ظلم. البته استاد شهید در بعضی موارد از فعل اخلاقی، فقط فعل ارزشی را اراده کرده است؛ یعنی فعلی که از نظر اخلاقی دارای ارزش باشد و در این صورت ویژگیهایی را برای آن ذکر میکند: الف. از روی عقل باشد؛ ب. مبتنی بر اراده و اختیار باشد؛ ج. دارای ارزش ذاتی باشد و یا آن که انسانها برای آن ارزش قائل باشند؛ د. دارای ارزش غیرمادی باشد؛ ه . از حد فعل طبیعی، حیوانی و غریزی بالاتر باشد؛ و. متناسب با «من» علوی و یا «خود» اصیل انسان باشد.[2]
محمول گزارههای اخلاقی: حُسن و قبح، باید و نباید: ریشة حسن و قبح امری درونی است. لذا حسن و قبح را باید قلبی دانست و نه عقلی. «حسن و قبح عقلی در واقع به حسن و قبح قلبی برمیگردد. عقل از مقوله ادراک است نه از مقولة احساس. همة حسن و قبحهایی که اسمش را گذاشتهاند حسن و قبح عقلی، در واقع حسن و قبح قلبی است؛ چون حسن، زیبایی است و قبح، زشتی. و اینها از مقولة احساس است نه از مقولة ادراک که کار عقل باشد و احساس در واقع کار قلب است.» انسان در درون خود به طور فطری و وجدانی میداند که چه چیز زیبا و چه چیز زشت است.
معرفی کتاب فلسفه ی اخلاق
مشتمل بر سیزده جلسه ی سخنرانی استاد شهید پیرامون «فلسفه ی اخلاق» و دارای دو بخش است. بخش اول که قسمت اعظم کتاب را تشکیل می دهد متشکل از ده سخنرانی استاد در سال 1351 شمسی ، در ماه محرم و در مسجد ارک تهران است . در این بخش علاوه بر فلسفه ی اخلاق ، درباره اخلاق اسلامی نیز بحث شده است.
بخش دوم متشکل از سه سخنرانی استاد تحت عناوین «اخلاق کمونیستی» ، «مسئله ی خودی در اخلاق» و «معیار فعل اخلاقی» می باشد که در زمانها و مکانهای مختلف ایراد شده اند. در فصل «اخلاق کمونیستی» مفهوم تکامل از نظر مارکسیسم و نیز آزادی و مساوات از دیدگاه این مکتب طرح ونقد گردیده است و در فصل «مسئله ی خودی در اخلاق» انواع «خود» و «خودپرستی» (خود شخصی، خود خانوادگی و خود ملی) و نیز نحوه ی مبارزه با آنها بیان شده و فضایل اخلاقی از منظر مکتب اسلام مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل «معیار فعل اخلاقی» ضمن تعریف فعل طبیعی و فعل اخلاقی و تمییز نهادن بین آن دو، معیار فعل اخلاقی از نظر متفکران و فیلسوفان غربی ، طرح و بررسی گردیده است.
[1]. کلیات علوم اسلامی (بخش حکمت عملی) ج2، صص 165-164.
[2]. فلسفة اخلاق ص 12، 13، 38، 43، 295 .
نوشته: سمیرا لشکربلوکی